loading...
مجله ی اینترنتی صلوات
عباس بازدید : 1603 سه شنبه 26 شهریور 1392 نظرات (0)

یا علی ابن موسی الرضا المرتضیموسی بن سیار می گوید:همراه حضرت رضا علیه السلام بودم همین که نزدیک دیوار های توس رسیدیم صدای ناله و گریه ای را شنیدیم. من به جست و جوی آن رفتم ناگهان دیدم جنازه ای را می آورند. آن حضرت در حالی که پای از رکاب خالی کرده بود پیاده شد و به طرف جنازه آمد و آن را بلند کرد و چنان بدان چسبید همچون بچه ای که به بدن مادرش می چسبد ، آنگاه رو به من کرد و فرمود:

هر کس جنازه ای از دوستان ما را تشییع کند مثل بچه ای است که از مادر متولد شده و گناهانش زدوده می شود.....

بالا خره جنازه را کنار قبر گذاشتند . امام علیه السلام مردن را به یک طرف کرد و مست را مشاهده نمود و دست خود را روی سینه اش گذاشت و فرمود:

فلانی تو را بشارت می دهم که بعد از این ناراحتی نخواهی دید.

عرض کردم:فدایت شوم! مگر این مرد را می شناسی؟

فرمود:موسی! مگر نمی دانی که اعمال شیعیان ما هر صبح و شام بر ما عرضه می شود؟

مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 917
  • کل نظرات : 407
  • افراد آنلاین : 13
  • تعداد اعضا : 140
  • آی پی امروز : 216
  • آی پی دیروز : 259
  • بازدید امروز : 1,024
  • باردید دیروز : 832
  • گوگل امروز : 50
  • گوگل دیروز : 55
  • بازدید هفته : 4,913
  • بازدید ماه : 13,307
  • بازدید سال : 81,527
  • بازدید کلی : 7,302,988