پیامک های تبریک میلاد امام رضا (ع)

          عباس 
            بازدید : 1691
          دوشنبه 10 شهریور 1393
           نظرات (0)
        

....................صلوات.....................

شمع جمع شاپرکهایی رضا

ای کلید ساده مشکل گشا

آن گل زیبا گل خوشبو تویی

ای رضا جان، ضامن آهو تویی

با نگاهت چون کبوتر کن، مرا

تا بگیرم اوج، خوشحال و رها

....................صلوات.....................

سلطان سریر ارتضا ما را بس

فرزند علی مرتضی ما را بس

در روز جزا که مزد اعمال دهند

پاداش غلامی رضا ما را بس

....................صلوات.....................

هر کی دلش اسیره سلطان عالمینه

کوی امام هشتم شیش گوشه ی حسینه

گل رنگ و بوی خود را زان بی قرینه دارد

شهر رضا صفای شهر مدینه دارد

....................صلوات.....................

من هم یه خطا کارم

اما با اینکه گنه کارم

در روز جزا شادم

از اینکه رضا دارم

....................صلوات.....................

بیــــا ای دوست ما را مفتخر کن

رهت دور است آن را مختصر کن

دل من خاک نیشــابوری تـوست

کـــرم فرما و از این دل گـذر کن!

....................صلوات.....................

اي پسر فاطمه، نور هدي

سبزترين باغ بهار خدا

با تو دل از غصه رها مي شود

پاکتر از آينه ها مي شود

اي گل گلزار خدا، يا رضا

آينه ي قبله نما يا رضا

....................صلوات.....................

از عرش سلام سرمدي آوردند

آيينه ي حُسن سرمدي آوردند

با آمدن رضا (ع) از باغ بهشت

يک دسته گل محمدي آوردند

....................صلوات.....................

السلام اي حضرت سلطان عشق

يا علي موسي الرضا اي جان عشق

السلام اي بهر عاشق سرنوشت

السلام اي تربتت باغ بهشت

....................صلوات.....................

بر روی رضـا شمـس امامت صلـوات

بر شافع ما روز قیامـت صـلوات

در شـام ولادتـش که شادنـد همـه

بفرست بر این روح کرامت صلوات صلوات

....................صلوات.....................

به گوش دل ندا آمد، که يار دلربا آمد

به درد ما دوا آمد، رضا آمد، رضا(ع) آمد

خدا داد آنچه را وعده،‌ بشد در ماه ذيقعده

که آمد بهترين بنده، رضا آمد ، رضا آمد

....................صلوات.....................

گفتی که بلا بلا بلا ، گفتم چشم ،

از روز الست با رضا گفتم چشم

من آمده ام تا به ولایت برسم،

گفتی انا من شروطها گفتم چشم

....................صلوات.....................

نقاره ها ز اوج مناره وزيده اند

مردم صداي آمدنت را شنيده اند

زيباتر از هميشه شده آستان تو

آقا! چقدر ريسه برايت کشيده اند

....................صلوات.....................

بلیط ماندن است مانده روی دستهای من

در این همه مسافر حرم نبود جای من؟

رفیق عازم سفر، فقط «سلام» را ببر

سفارش مریض حضرت امام را ببر

....................صلوات.....................

حريمت قبله ي جانم

بود حب تو ايمانم

تو را هر لحظه مي خوانم

رضا جانم، رضا جانم

منم مست ولاي تو

گدايم من گداي تو

نهادم سر به پاي تو

رضا جانم، رضا جانم

....................صلوات.....................

زآستان رضا سرخط امان دارم

رخ نیاز بر این پاک آستان دارم

اگر چه کم زغبارم، به شوق نکهت گل

همیشه جای، در این طرفه بوستان دارم

ز تیر حادثه مرغی شکسته بال و پرم

درین چمن به صد امید آشیان دارم

....................صلوات.....................

شمع جمع شاپرکهايي رضا

اي کليد ساده مشکل گشا

آن گل زيبا گل خوشبو تويي

اي رضا جان، ضامن آهو تويي

با نگاهت چون کبوتر کن، مرا

تا بگيرم اوج، خوشحال و رها

....................صلوات.....................

هر چند حال و روز زمین و زمان بد است

یک تکه از بهشت در آغوش مشهد است

حتی اگر به آخر خط هم رسیده ای

آنجا برای عشق شروعی مجدد است

....................صلوات.....................

کاش من یک بچه آهو می شدم

می دویدم روز و شب در دشتها

توی کوه و دشت و صحرا روز و شب

می دویدم تا که می دیدم تو را

....................صلوات.....................

با نام رضا به سينه ها گل بزنيد

، با اشك به بارگاه او پل بزنيد،

فرمود كه هر زمان گرفتار شديد

بردامن ما دست توسل بزنيد

....................صلوات.....................

السلام ای حضرت سلطان عشق

یا علی موسی الرضا ای جان عشق

السلام ای بهر عاشق سرنوشت

السلام ای تربتت باغ بهشت

....................صلوات.....................

حریمت قبله ی جانم/ بود حب تو ایمانم

تو را هر لحظه می خوانم/ رضا جانم، رضا جانم

منم مست ولای تو/ گدایم من گدای تو

نهادم سر به پای تو/ رضا جانم، رضا جانم

....................صلوات.....................

تا به مشهـد پای کوبـان می رویـم

در حرم با چشم گریـان می رویـم

....................صلوات.....................

چشمه‌های خروشان تو را می‌شناسند

موج‌های پریشان تو را می‌شناسند

پرسش تشنگی را تو آبی، جوابی

ریگ‌های بیابان تو را می‌شناسند

نام تو رخصت رویش است و طراوت

زین سبب برگ و باران تو را می‌شناسند

از نشابور بر موجی از «لا» گذشتی

ای كه امواج طوفان تو را می‌شناسند

اینك ای خوب، فصل غریبی سر آمد

چون تمام غریبان تو را می‌شناسند

كاش من هم عبور تو را دیده بودم

كوچه‌های خراسان، تو را می‌شناسند

....................صلوات.....................

آقا گداتو پس نزن اونکه فقط می خواد یه چیز

کبوترت شدم یه بار برام گندم بریز

....................صلوات.....................

زائری بارانی ام آقا بدادم میرسی؟

بی پناهم، خسته ام،تنهابدادم میرسی ؟

گر چه آهونیستم اماپراز دلتنگی ام

ضامن چشمان آهوهابه دادم میرسی ؟

ازکبوترهاکه میپرسم نشانم میدهند

گنبدو گلدسته هایت رابه دادم میرسی ؟

من دخیل التماس رابه چشمت بسته ام

هشتمین دردانه زهرابه دادم میرسی ؟

....................صلوات.....................

ارسال نظر برای این مطلب