پیامک های تبریک میلاد امام زمان (عج)

          عباس 
            بازدید : 1297
          سه شنبه 20 خرداد 1393
           نظرات (0)
        

به حسن و خلق و وفا کس به یار ما نرسد ترا در این سخن انکار کــــار مـــا نــــرســــد

اگرچه حسن فروشان به جلوه آمــــــــده اند کسی به حسن و ملاحت به یار ما نرســـد

حـــافـــظ

پیامک ها در ادامه مطلب......

..................صلوات....................

سرم سودای گیسوی تو داره

دلم مهر مه روی تو داره

اگر چشمم به ماه نو کنه میل

نظر بر طاق ابروی تو داره

..................صلوات....................

دلم دور است احوالش ندونم

کسی خواهم که پیغامش رسونم

خداوندا ز مرگم مهلتی ده

که دیداری به دیدارش رسونم

..................صلوات....................

خداوندا رسان از ما سلامش

به گوش ما رسان یارب کلامش

بسوز سینه ى مجروح زهرا

نما تعجیل در امر قیامش

..................صلوات....................

برخيز! كه حجّت خدا مى‏آيد

رحمت زحريم كبريا مى‏آيد

از گلشن عسكرى گذر كن، كامروز

بوى گل نرگس از فضا مى‏آيد

..................صلوات....................

یازده پله زمین رفت به سمت ملکوت

یک قدم مانده، زمین شوق شکفتن دارد

..................صلوات....................

گاهی اگر با ماه صحبت کرده باشی

پیشش اگر از ما شکایت کرده باشی

حتی اگر بی آنکه مشتاقان بدانند

یک شب نمازی را امامت کرده باشی

یا در لباس ناشناسی در شب قدر

از خود حدیثی را روایت کرده باشی

پس مردمکهای نگاه ما عقیم ا ند

تو حاضری بی آنکه غیبت کرده باشی

..................صلوات....................

دلها ز هجر روی مهت چون شکسته اند

چشمان به راه آمدنت بس که خسته اند

خیل عظیم منتظــران با تمــام عشـــق

از عمق دل به یـاد ظهــورت نشستـه اند

..................صلوات....................

سحر از دامن نرجس، برآمد نوگلی زیبا

گلی کز بوی دلجویش، جهان پیر شد برنا

به صبح نیمه شعبان تجلّی کرد خورشیدی

که از نور جبینش شد، منوّر دیده زهرا

..................صلوات....................

ای دل شیدای ما، گرم تمنّای تو

کی شود آخر عیان طلعت زیبای تو

گر چه نهانی ز چشم، دل نبود ناامید

می رسد آخر به هم چشم من و پای تو

نیمه ی شعبان بود روز امید بشر

شادی امروز ما نهضت فردای تو

..................صلوات....................

جلوه گل عندلیبان را غزلخوان می کند

نام مهدی صد هزاران درد درمان میکند

مدعی گوید که با یک گل نمی گردد بهار

من گلی دارم که عالم را گلستان میکند

..................صلوات....................

روز ولادت گل خـــلاق سرمـــد است

او از تبار حیـدر و از نـسل احمد است

در آسمـان و زمین می رسـد به گـوش

میـــــلاد قـــــائم آل محــــــــمد است

..................صلوات....................

غم مخور ایام هجران رو بپایان می‌رود

این خماری از سر ما می گساران می‌رود

وعده دیدار نزدیک است یاران مژده باد

روز وصلش می‌رسد ایام هجران می‌رود

..................صلوات....................

چه شود بیاید آن روز که به تو رسیده باشم

به هوای دیدن تو ز هوا رهیده باشم

همه عمر من به یاد تو گذشته نازنینا

نکند که من بمیرم و تو را ندیده باشم

..................صلوات....................

خیزید و گل افشانید

گل در چمن افشانید

طاووس جنان آمد

سلطان زمان آمد

..................صلوات....................

ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی

دل بی تو به جان آمد وقت است که بازآیی

یا رب به که شاید گفت این نکته که در عالم

رخساره به کس ننمود آن شاهد هرجایی

..................صلوات....................

ای مخزن سر کردگار ادرکنی

ای هم تو نهان هم آشکار ادرکنی

بگزیده برای خویش هرکس یاری

ای در دو جهان مرا تو یار ادرکنی

..................صلوات....................

اگر مهدی زهرا باز گردد

جهان آیینه اعجاز گردد

سرم را پیش پایش می گذارم

که با خاک رهش دمساز گردد

..................صلوات....................

ای منتظران مژده که این منتظر آمد

محبوب خدا حجت ثانی عشر آمد

..................صلوات....................

شد بسته در هر دو جهان، از بس که / خشکید زمین و آسمان، از بس که

بد نیست اگر کمی خجالت بکشیم / خون شد دل صاحب‌الزّمان، از بس که...؟!

..................صلوات....................

آمد گه شادمانی ای مردم

آن وعده ی آسمانی ای مردم

ای زنده دلان ظهور نزدیک است

هنگام ظهور نور نزدیک است

آن ماه به چاه رفته باز آید

قائم به اقامه ی نماز آید

..................صلوات....................

مرا به غیر تو نبود پناه مهدی جان

که من گدایم و هستی تو شاه مهدی جان

در انتظار تو شام ها گذشت عمر عزیز

نگشت حاصل من غیـر آه مهـدی جان

..................صلوات....................

سامــــرا امشب چه نازی می کند

بـــــر زمینهــا یکه تـــــازی می کند

روز میـــــلاد گـــل نــرگس زشـــور

آسمـــــان هم عشقبــازی می کند

..................صلوات....................

نگاه نافذ خود را بر این گدا انداز

برای درد نهفته کمی دوا برسان

اگرچه بهر ظهورت نکرده ام کاری

بیا و بر لب ما فرصت دعا برسان

..................صلوات....................

ای وارث تاج و تخت محمود بیا

مرآت صفات پاک معبود بیا

خلق آرزوی بهشت موعود کنند

والله تویی بهشت موعود بیا

..................صلوات....................

بگو چگونه تو تدبیر می کنی اقا؟

چرا در امدنت دیر می کنی اقا؟

دل تمامی عشاق دوره گردت را

چقدر ساده غزلگیر می کنی اقا؟

..................صلوات....................

آقا بیا تا زندگی معنا بگیرد

شاید دعای مادرت زهرا بگیرد

آقا بیا تا با ظهور چشم هایت

این چشم های ما کمی تقوا بگیرد

..................صلوات....................

گفتم چه کنم تا که ببینم رخت از پیش

گفتا که نمازِ شب و وردِ سحری کن

گفتم که عدالت ندهد غیرِ تو معنی

باز آی و جهان را خبر از عدل علی کن

..................صلوات....................

یک پرسش ساده کلید قفل دل شد

آیا تو مولای خودت را دوست داری؟

آیا به یاد یوسف تنهای زهرا

در غیبتش خونین دل و چشم انتظاری . . . ؟

..................صلوات....................

پیک صبا دارد به لب از شوق دیدار این سخن

بادا مبارک مقدمت یا سیدی! یابن الحسن

..................صلوات....................

من را تو آرامم کنی، ای راحتِ روح و دلم

بازآی و کامِ تلخِ من، شیرین نما همچون عسل

..................صلوات....................

دیریست که ما منتظر روی تو هستیم

ما بند نجابت به تن اسم تو بستیم

دیریست که دلداده ما خانه نشین است

جای قدمش بوسه به صد چاک زمین است

..................صلوات....................

سئوالی ساده دارم از حضورت

من آیا زنده ام وقت ظهورت

اگر که آمدی من رفته بودم

اسیر سال و ماه و هفته بودم

دعایم کن دوباره جان بگیرم

بیایم در رکاب تو بمیرم

..................صلوات....................

مـژده‌ی آمـدنت قیمـت جـان می‌ارزد

تاری از موی تو آقـا به جهـان می‌ارزد

..................صلوات....................

اى گل که ولاى تو در جان من است

داغ غم دورى تو مهمان من است

یک لحظه بیابه جان زهرا سوگند

جاى قدمت به روى چشمان من است

..................صلوات....................

ای مدنی برقع و مکی نقاب

سایه نشین چند بُوَد آفتاب؟

منتظران را به لب آمد نفس

ای ز تو فریاد، به فریاد رس

..................صلوات....................

امشب ز کرَم حق گُهرى داد به نرجس

وز برج ولایت قمرى داد به نرجس

خوش باش که حق بال و پرى داد به نرجس

برخیز که زیبا پسرى داد به نرجس

..................صلوات....................

همه هست آرزویم که بیینم از تو رویی

چه زیان تو را که من هم برسم به آرزویی

به کسی جمال خود را ننموده‏ای و ببنم

همه جا به هر زبانی بود از تو گفتگویی

..................صلوات....................

ای منتظران گنج نهان می آید

آرامش جان عاشقان می آید

بر بام سحر طلایه داران ظهور

گفتند که صاحب الزمان می آید

..................صلوات....................

سِرّی که فقط خدا از آن آگاه است

مهدی گل بی خزان آل الله است

ای منتظران حضرتش برخیزید

پیغام دوباره سحر در راه است

..................صلوات....................

کاش مهدى به جهان چهره هویدا مى‏ کرد

گره از مشکل پیچیده ى ما وا مى ‏کرد

کاش مى ‏آمد و با آمدنش از ره لطف

قبر مخفى شده ى فاطمه پیدا مى ‏کرد

..................صلوات....................

قطعه‌ی گمشده‌ای از پر پرواز کم است

یازده بار شمردیم، یکی باز کم است

این همه آب که جاری است نه اقیانوس است

عرق شرم زمین است که سرباز کم است

..................صلوات....................

غیر از تو مرا دلبر و دلدار نباشد

دل نیست هر آندل که ترا یار نباشد

شادم که غم هجر توگردیده نصیبم

بهتر ز غم هجر تو غمخوار نباشد

..................صلوات....................

اى وارث ذوالفقار مولا برگرد!

اى نور دو چشم آل طاها، برگرد

ما شعله به شعله سوختیم از غم یاس

اى منتقم حضرت زهرا، برگرد

..................صلوات....................

سر راهت در انتظارم

برده هجرت صبر و قرارم

جز ظهورت ای گل زهرا

به خدا حاجتی ندارم

..................صلوات....................

خواهی که در پناه کرامات سرمدی

ایمن شوی زفتنه و ایمن زهر بدی

لبریز کن زعطر گلِ نور سینه را

با ذکر سبز یک صلوات محمدی

..................صلوات....................

گفتم که روی خوبت،از من چرا نهان است؟

گفتا تو خود حجابی ، ورنه رخم عیان است

گفتم که از که پرسم ، جانا نشان کویت ؟

گفتا نشان چه پرسی،آن کوی بی نشان است

گفتم مرا غم تو ، خوشتر ز شادمانی

گفتا که در ره ما ، غم نیز شادمان است

گفتم که سوخت جانم، از آتش نهانم

گفتا آن که سوخت او را، کی ناله یا فغان است

گفتم فراغ تا کی؟گفتا که تا تو هستی

گفتم نفس همین است ، گفتاسخن همان است

گفتم که حاجتی هست ، گفتا بخواه از ما

گفتم غمم بیفزا، گفتا که رایگان است

..................صلوات....................

هر کجا سلطان بود، دورش سپاه و لشکر است

پس چرا سلطان خوبان بي سپاه و لشکر است

با خبر باشــيد اي چشم انتظاران ظهــــور

بهترين سلطان عالم از همه تنهاتر است

..................صلوات....................

خدايا تا به کي هجران مهدي

به دستم حسرت دامان مهدي

الهي هر بلا از حضرتش دور

الهي، من بلا گردان مهدي

..................صلوات....................

گفته بودم گربیایی مقدمت را گل فشانم

گل چه قابل مهربانم چشمهایم فرش راهت

..................صلوات....................

بخوان دعاي فرج را دعا اثـر دارد

دعا کبوتر عشق است و بال و پر دارد

بخوان دعاي فرج را و عافيت بطلب

که روزگار بسي فتنه زير سر دارد

بخوان دعاي فرج را که يوسف زهرا

ز پشت پرده ي غيبت به ما نظـر دارد

بخوان دعاي فرج را به ياد خيمه ي سبز

که آخرين گل سرخ از همه خبر دارد

..................صلوات....................

يکي از جمعه ها جان خواهد آمد

به درد عشق، درمان خواهد آمد

غبار از خانه هاي دل بگيريد

که بر اين خانه مهمان خواهد آمد
..................صلوات....................

ارسال نظر برای این مطلب