loading...
مجله ی اینترنتی صلوات
عباس بازدید : 1546 دوشنبه 20 آبان 1392 نظرات (0)
حضرت علی اکبر
 
زود آمدم کنار تو اما چه دیر شد
بابای داغٍ مرگ جوان دیده پیر شد
کامم هنوز تشنه ی آن کام تشنه بود
اما لب تو چشمه ی خون کویر شد
سنگینی زره به تنت ماند و آهنش
در زیر پای این همه ضربه حریر شد
قسمت شدست میوه ی  من قسمتت کنند
جسمت نصیب نیزه و شمشیر و تیر شد
هر گوشه گوشه ای، همه جا پیکر تو هست
بیخود نبود اینکه دلم گوشه گیر شد
دستت کجاست تا که بلندم کند مرا
افتاده ام به پای تو جانم اسیر شد
فکری به حال معجر عمه بکن که باد
با ناله های زخمی من هم مسیر شد
باید هزار مرتبه بعد از تو کشته شد
باید که دست شست ز دنیا و سیر شد
 
محمد امین سبکبار
مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 917
  • کل نظرات : 407
  • افراد آنلاین : 5
  • تعداد اعضا : 140
  • آی پی امروز : 88
  • آی پی دیروز : 248
  • بازدید امروز : 742
  • باردید دیروز : 1,428
  • گوگل امروز : 2
  • گوگل دیروز : 51
  • بازدید هفته : 742
  • بازدید ماه : 14,453
  • بازدید سال : 82,673
  • بازدید کلی : 7,304,134