loading...
مجله ی اینترنتی صلوات
عباس بازدید : 1549 سه شنبه 01 مهر 1393 نظرات (0)
شهید احمد کاظمیدیپلم ماشین آلات کشاورزی را از دبیرستان شریعتی نجف آباد گرفت. بعد در مغازه ی نجاری پدرش مشغول به کار شد. شش ماه بعد همراه گروه محمد منتظری برای کمک به چریک های فلسطینی به سوریه رفت.
این گروه ۴۵ روز در پادگان حموریه سوریه نزدیک دمشق آموزش نظامی دیدند تا اینکه به لبنان رفتند. احمد عضو یکی از گردان های نظامی سازمان الفت شد بعد از چند ماه نا امید از فلسطینی ها بر گشت ایران.
او سختی های آن جا را تحمل کرد و خود را با شرایط آنها تطبیق داد. شش ماه علیه اسرائیلی ها مبارزه کرد اما پس از شش ماه به ایران برگشت.
می گفت: چریک های فلسطینی با خدا و ئیغمبر کاری ندارند و سرشان بیشتر گرم آرتیست بازی بوده تا مبارزه. می گفت: چرا دختر و پسر قاطی هستند و مسائل دینی را رعایت نمی کنند؟ به آن ها گفته بود تا زمانی که خدا را در کارهایتان دخالت ندهید موفق نخواهید شد.
 
شهدا فردای قیامت می آیند و می گوینند: ما از شما شکایت داریم
 
روی مسائل ارزشی جامعه خیلی حساس بود. وقتی بعضی از نا هنجاری ها و ضد ارزش ها را می دید، خیلی دلگیر می شد. یک روز بهم گفت: چکار می توانم بکنم تا آن تعداد محدودی را که غافل هستند از غفلت بیرون بیاورم؟ به فکرم افتاده یک تابلویی بنویسم و در خیابان کنار پادگان ولی عصر  (عج) نصب کنم و روی تابلو بنویسم: مردم، شهدایی که در جنگ شهید شدند اینها فردای قیامت جلوی شما را می گیرند و می گویند ما از شما طلبکاریم، ما از شما شکایت داریم.
 
شهید زنده
 
برای معرفی ایشان به عنوان فرمانده ی نیروی زمینی پشت تریبون رفتم. در حین صحبت هایم هنگامی که گفتم سرتیپ احمد کاظمی از نظر من شهید زنده است، او شروع کرد به گریه، فیلمش را فکر می کنم پخش کرده اند. خودش که ئشت تریبون آمد، گفت: خدایا شهادت را نصیبم کن، دلم برای حسین خرازی پر می کشد. می گفت: دنیا را رها کنید، دنیا را ول کنید، همه چیز را در آخرت پیدا کنید و رضای خدا را بر رضای مخلوق ارجحیت ندهید.
 
قسمتی از وصیتنامه ی شهید
 
خداوندا فقط می خواهم شهید شوم، شهید در راه تو
خدایا مرا بپذیر و در جمع شهدا قرار بده
خداوندا با تمام وجود درک کردم عشق واقعی تویی و عشق شهادت بهترین راه برای دست یافتن به این عشق می باشد
ای خدای حسین (ع)، ای خدای زهرا (س) بندگی خود را عطا بفرما و در راه خودت شهیدم کن
ای رحیم کمکم کن به دوستان شهیدم بپیوندم...
 
مجموعه خاطرات ۵، شهید احمد کاظمی، نشر یا زهرا (س)
مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 917
  • کل نظرات : 407
  • افراد آنلاین : 9
  • تعداد اعضا : 140
  • آی پی امروز : 93
  • آی پی دیروز : 248
  • بازدید امروز : 793
  • باردید دیروز : 1,428
  • گوگل امروز : 2
  • گوگل دیروز : 51
  • بازدید هفته : 793
  • بازدید ماه : 14,504
  • بازدید سال : 82,724
  • بازدید کلی : 7,304,185